تعداد زیادی از ما تاکنون بارها و بارها این جمله را شنیده ایم ک اصلاح طلبان باید از جریان فتنه برائت بجویند. اما علت اینکه این جمله را بارها شنیده و می شنویم چیست؟ چرا اصلاح طلبان از جریان فتنه برائت خود را اعلام نمی کنند؟
این عدم اعلام برائت و یا تعلل در آن گمانه هایی را در ذهن تقویت می کند که نگاهی گذرا به صحبت ها و مواضع برخی چهره های مطرح اصلاح طلب در ایام فتنه در سال ?? چرایی بروز این گمانه ها و فرضیات را هویدا می کند.باید گفت که اصلاح طلبان و بسیاری از چهره های مبرّز آنان در جریان فتنه های سال ?? و حتی قبل از انتخابات آن سال، مواضعی داشتند که این مواضع، مقوّم اصلی جریان فتنه محسوب می شد و حتی بعدها نیز نشان داد که اتخاذ آنها چگونه توانسته است فتنه را از عمق بیشتری برخوردار کند.
برای مثال این حسین مرعشی، سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی و از چهره های اصلی اصلاح طلبان بود که چندی قبل از انتخابات ?? مطلبی را بر روی وبسایت شخصی خود قرار داد و طی آن مدعی شد که "جمهوری اسلامی ایران آفت زده است."
و البته نظیر همین صحبت او را نیز مدتی بعد، مصطفی تاج زاده هم تکرار کرد.
به راستی منظور آنان از آفت زدن جمهوری اسلامی چه بود؟ و چرا در مقطعی این حرف ها را بیان کردند که کشور در آستانه یک تحول عظیم سیاسی قرار داشت؟
آیا در مقطع کنونی حاضرند از منظور خود در این باب پرده بردارند یا نه؟
همچنین این سیدمحمد خاتمی، رئیس جمهور دوران اصلاحات بود که درست دو روز پس از ?? خرداد و پس از لغو درخواست راهپیمایی فتنه گران در خیابان های تهران در روز ?? بهمن، به همراه موسوی و کروبی (سران فتنه) نامه ای به این شرح نوشت: "به‎رغم عدم صدور مجوز راهپیمایی و به‎دلیل عدم امکان اطلاع‎رسانی کافی به مردم و برای ادای احترام به آن دسته از حامیانی که در راهپیمایی میدان انقلاب تا میدان آزادی حضور پیدا کرده‎اند، میرحسین موسوی، مهدی کروبی و سید محمد خاتمی امروز در مسیر راهپیمایی حضور یافته و مردم را به آرامش دعوت خواهند کرد."
و هم او بود که در مجمع روحانیون مبارز، به همراه سایر دوستانش، برای ?? خرداد همان سال (??) درخواست راهپیمایی کرد و با عنایت به اینکه حتی مقام معظم رهبری نیز در خطبه های نماز جمعه که روز قبل آن برگزار شده بود، تأکید کرده بودند که مطالبات باید از راه قانون پیگیری شوند، باز هم بر کار خود اصرار کردند و در روز ?? خرداد و در ساعت ?? بعد از ظهر که عملاً دیگر کار از کار گذشته بود، بیانیه خود را پس گرفتند.
و این خاتمی بود که در مقطعی دیگر و در دیدار با خانواده های زندانیان ضمن آنکه رفراندوم! را راه حل مشکلات کشور دانسته بود، تأکید کرده بود: "باید از مردم پرسیده شود که آیا از وضعیت پیش‌آمده راضی هستند و اگر اکثریت مردم از این وضعیت راضی هستند و این وضع را قبول داشته باشند، ما هم تسلیم هستیم."
محسن آرمین نیز یکی دیگر از اصلاح طلبان است که در شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب نیز عضویت داشت.
او ضمن اظهارنظرهایی که پیرامون کیفیت برگزاری تظاهرات های به قول خودشانی میلیونی! در تهران به صورت رسمی اعلام کرده بود، در ماه های بعد در جلسه ای با میرحسین موسوی اینچنین گفته بود: "باید سران اصلاحان نقش الهام بخش را درجامعه و میان حامیان خود داشته باشند."
آرمین تأکید کرده بود که ضریب خطای موسوی و کروبی باید کاهش یابد. و اینکه چرا این کاهش ضریب خطا برای او مهم بوده یک سوال است...؟!
خب به راستی آیا این تئوریزه کردن جریان فتنه و فتنه گران چه توجیهی دارد؟ و آیا جز این است که اصلاح طلبان لااقل در قامت شخصی مثل مهندس آرمین، هنوز هم این جریان را جدی گرفته و برای قوام بیشتر آن تلاش می کردند؟
این نوشته ها را به نقل از وبلاگ محمدعلی ابطحی که در روزهای قبل از انتخابات ?? نوشته است، بخوانید:
"دیروز در خیابان­های تهران، مثل همه مردم چند نوبت به جمع هواداران کاندیداها برخورد کردم. دیوار سبز انسانی در بخش­هایی از خیابان ولی عصر از ابتکارات قشنگ ستاد آقای موسوی بود... نام آقای احمدی نژاد در تاریخ ایران به عنوان فردی که راست نمی­گوید ثبت شد"
به راستی این جدی گرفتن رنگ سبز که حتی خود اصلاح طلبان نیز می دانستند نسخه ای از انقلاب های رنگی استکبار است و یا دروغگو خواندن رئیس جمهور را چگونه باید توجیه کرد؟
حرف از این است که به نظر می رسد کار اصلاح طلبان برای برگشت، به هیچ وجه کار ساده ای نیست.
آنها گذشته عمیق و پر رنگی را در اقداماتی دارند که جملگی منجر به بروز فتنه شد. تشکیل ستاد صیانت از آرا، آنهم چند ماه قبل از برگزاری انتخابات، طرح رنگ سبز که در همان ایام نیز هشدار داده شده بود که یک توطئه است، کشاندن عده ای از مردم به کف خیابان ها و ... اقداماتی هستند که اندکی جستجو در لابه لای مواضع اصلاح طلبان در دوران فتنه، جملگی را آشکار می سازد و این نکته را گوشزد می کند که بازگشت آنها به گزینه های بسیاری منوط است.
این نوشته ها متعلق به محمدعلی ابطحی در روز ?? خرداد است. آنها را بخوانید: "از صبح آن قدر تهدیدهای جدی فراوانی بود که یک بار آقای موسوی و یک بار آقای خاتمی بیانیه دادند و از مردم تشکر کردند. می­ترسیدند تهدیدها عملی شود و مردم قربانی شوند. کلی بحث شد که امکان اطلاع رسانی به مردم وجود ندارد، مردم می­آیند و وقتی رهبران نروند با مردم خیلی برخورد جدی می­کنند و آن­ها بیشتر آسیب می­بینند. آقای موسوی و آقای کروبی تلفنی صحبت کرده بودند. قرار شده بود اگر راه­ها را هم بسته بودند، و یک نفر هم بود به احترام آن­ها شرکت کنند و حداقل به آن­ها اعلام کنند که مجوز داده نشده و راهپیمایی نکنند. واقعاً همه­مان از مردم عقب­تریم. هیچ کداممان گمان نمی­کردیم که این جمعیت خواهد آمد. رفتم دیدن آقای کروبی."
صفدر حسینی، وزیر اقتصاد دولت اصلاحات و به عنوان یک اصلاح طلب دیگر نیز مواضع جالبی دارد.
او در یکی از اظهار نظرهایش که پس از مناظره احمدی نژاد و موسوی در سال ?? در گفت و گو با ایلنا بیان شد در مورد رئیس جمهور ایران اینگونه صحبت می کند: "به عنوان یک ایرانی برای ایشان متاسفم چراکه ایشان شخصیتی در تراز ملت ایران ندارد با این صحبت‌هایی که مطرح شد نشان داد که در حد و شان ملت ایران نیست." و او در ادامه حرف های سخیف دیگری را نیز علیه رئیس جمهور ایران مطرح می کند.
به راستی آیا کسانیکه اینگونه در مورد رئیس جمهور قانونی یک کشور سخن رانده اند آیا امروز برایشان راحت خواهد بود که از گذشته خود عذرخواهی کنند و با فتنه گران تعیین مرز کنند.
در واقع می توان اینطور نتیجه گرفت که اگر فتنه را به یک سرطان بدخیم در بدنه اصلاحات تشبیه کنیم، ریشه های آن بعضا در برخی اعضای حیاتی این طیف آنچنان نضج گرفته است که جراحی آن به این سادگی امکان پذیر نخواهد بود.
و صد البته اینکه جراح اصلی چه کسی باید باشد و عمل جراحی خود را نیز چگونه باید انجام دهد جای سوال دارد.
اسحاق جهانگیری از دیگران اصلاح طلبان و وزیر صنایع و معادن دولت خاتمی است. او پس از یکی از برنامه های احمدی نژاد در تلویزیون، طی مصاحبه ای همگام با پروژه بی ثبات سازی در صورت شکست احتمالی، آمار ارائه شده توسط رئیس جمهور را اشتباه می خواند و می گوید: "ارائه این موارد نشان از بی برنامگی و عدم توفیق دولت نهم، دارد."
چگونه است که آنها که نزدیک به ? سال شاهد تمام حرکات دولت بودند، به یک باره و به صورتی هماهنگ شروع به تکذیب آمارهای ارائه شده از سوی رئیس جمهور و اشتباه بودن آنها می کنند؟
باید منتظر روزهای آینده بود.
چندی قبل سایت کلمه متن خبری را به مدت کوتاهی بر روی خروجی خود قرار داد که طی آن از تأکید خاتمی بر ضرورت جدایی از سران فتنه خبر داده شده بود. اگرچه این خبر ظرف مدت کوتاهی از روی خروجی سایت کلمه برداشته شد اما بعدها گفته شد که در انتشار آن یک نوع انگیزه تست افکار عمومی وجود داشته است.
این خبر همچنین موجی از انتقادات علیه سیدمحمد خاتمی را نیز برانگیخت.
به نظر می رسد اصلاح طلبان برای جراحی خود روزهای سختی را پیش رو دارند. روزهایی که مشخص نیست آیا بتوانند از عهده این جراحی برآیند و پیکره بیمار اصلاحات را درمان کنند یا خیر؟
سیدمحمد خاتمی در ابتدای سال ?? در یک سخنرانی با اشاره به اینکه امروز در عرصه انتخابات نابرابری وجود دارد گفته بود : ‌امروز امکانات به صورت منصفانه تقسیم نمی‌شود و آن جایی که باید صدای همه را به گوش ملت برساند در راستای اهداف یک جریان خاص در حرکت است و حتی با تریبون‌هایی که ما داریم نیز برخورد می‌شود.
آیا او حاضر خواهد شد نه تنها از فتنه گران که از گذشته خود نیز برائت بجوید...؟!
باید منتظر آینده بود.